یه سلام بزرگ به بزرگی این همه مدتی که نبودم ...
اندر احوالات این مدت باید بگم ترم خوبی رو پشت سر گذاشتیم با یه عالمه تجربه جدید
و یقین به اینکه من دقیقا برای همین رشته ساخته شدم و قطعا اگه به عقب برگردم هم انتخابم همینه
اما خب بحران هایی هم داشتیم از جمله بیماری یکی از عزیزانم که امید به این داریم مشکل خاصی نباشه :(
...
از این حرفا که بگذریم می رسیم به سکون و آرامش عجیبی که پیدا کردم ...
حجم پذیرش اتفاقات حتی اگه بر اساس میل من نباشه شدت افزایش پیدا کرده و آدم پذیرا و آرومی شدم
انگار یه جور بزگ شدنه از اون شور مخالفت در برابر چیزی که باب میلم نبوده و از اون حجم پر سر و صدایی انگار خارج شدم ...
حس میکنم دارم بزرگ میشم و یه موقع هایی از این بزرگ شدنه یا عاقل شدنه غصم میشه ...
دلم تنگ میشه برا شیطنت ها و شور و نشاط قبلم ...
اما از طرفی هم حس میکنم به این آرامشه نیاز داشتم ...
به یه حالتی رسیدم که سوار ماشین زندگی جلو میرم اتفاقات رو درک میکنم و برنامه ریزی هم دارم اما با یه سکون خاصی جلو میرم و حتی گاهی میترسم که این حجم از ارامش شاید نشونه ارامش قبل طوفان باشه ...
جا داره بگم کمپلت همه ی زندگی رو سپردم دست اون بالایی و شاید برای همینه که بیخیال تر و رها ترم ...
آرزوم براتون آرامش غلیط با لبخنده :)
+پ.ن=میدونم خیلی دیر میام ولی واقعا درگیری بوده از طرفی فضاهای مجازی دیگه گاهی وقت میگیرن :/ به نظرم بچه بدی شدم و بیشتر از بلاگفا تو اینستام ولی خب جا داره بگم من هرگز از بلاگفا کوچ نمیکنم
راهی تا بهار نمانده......برچسب : نویسنده : shafagh100 بازدید : 132