شهر لاجوردی من :)

ساخت وبلاگ
روزی بالاخره دلت خواهد گرفت از حجم تکرار روزمرگی هایت یا از بی حسی هاي ممتد زندگی مدرن ... آن موقع است که باید دست دلت را بگیری و ببری اش یک گوشه کنج شهر که هنوز ناب و اصیل مانده...
شهر لاجوردی من کم ندارد از این گوشه های دنج نمونه اش نقش جهان خودمان؛کاشی به کاشی طرح فیروزه اش روحت را که صیقل داد،رازش را به تو خواهد گفت که چگونه اقیانوسی در دل دارد ؛از رقص نور و تمنای پنجره که زندگی را طرح میزنند و نور گیر هایی که بساط طلایی خورشید را روی دست کاشی ها پهن میکنند و در گوش هر بیننده ای زمزمه میکنند که خدا در همین نزدیکیست؛از قصه ی عاشقی ماهی قرمز و حوض فیروزه؛از صدای قلم زنی بازار مسگر ها که با تار و پود لاجوردی جریان آرام زندگی را به وجودت تزریق میکنند،خواهد گفت...

 

+پ.ن1=یادت بماند باید یک گوشه ای را در کنج شهر به خاطرت بسپاری که گاهی میان ورق زدن روزهایت دیدنش را برای خودت تجویز کنی :)

+پ.ن2=حس آرامشی که حجم قشنگ فیروزه به من تزریق میکنه وصف نشدنیه :)

راهی تا بهار نمانده......
ما را در سایت راهی تا بهار نمانده... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shafagh100 بازدید : 245 تاريخ : دوشنبه 18 آذر 1398 ساعت: 21:45